نويسنده: امين جواد خندقي




 
شماري از فيلم هاي سينمايي و تلويزيوني به دنبال پاسخي براي مهم ترين سؤالات درباره ي چگونگي خلقت و برخي قوانين حاکم بر هستي اند. نگرشي که در مضمون اين فيلم ها ديده مي شود نشان از انديشه ي سازندگان درحوزه ي مربوطه دارد که اين نگرش به مخاطب نيز سرايت مي کند. برخي موضوعاتي که در قالب اين گونه فيلم ها مطرح مي شود ارتباط تنگاتنگي با مسائل ديني و درحوزه ي اعتقادات دارند.
در زمينه ي چگونگي به وجود آمدن جهان، دانشمندان علوم طبيعي چندين فرضيه مطرح کرده اند. يکي از آن ها نظريه ي « مِه بانگ » يا « انفجار بزرگ »(1) است. اين نظريه در برخي فيلم ها هم مطرح شده و درون مايه ي اصي آن ها را تشکيل مي دهد.
در فيلم « مِه بانگ »(2) گروهي از دانشمندان به دنبال ايجاد لحظه ي مشابه « مِه بانگ » هستند. سرمايه گذار اين پروژه در پي اين است که از اسرار خلقت با خبر شود و به گفته ي خودش پشت پرده ي آن را ببيند. او با نتيجه گرفتن از اين پروژه، به دنبال کسب قدرتي معادل خدا است که در پي ايجاد ذرات موسوم به « ذرات خدايي » به دست مي آورد. مغز متفکر اين پروژه، جوان دانشمندي است که مشکلات شخصيتي و رواني دارد؛ از اين رو در لحظه ي نهايي و آزمايش پروژه که زمان مشخصي دارد، پروژه با شکست رو به رو مي شود و انفجاري بزرگ، تمام آزمايشگاه و محيط پيرامون را مي بلعد. اين جريان هم زمان با داستاني پليسي جنايي روايت مي شود.
پسر نوجواني در فيلم « زن ديگر » (3) که علاقه و توانايي زيادي در زمينه ي مسائل علمي دارد، بارها در داستان فيلم در باره قضايايي صحبت مي کند که با مطالعه آن ها را کشف کرده است، تا ديگران را قانع کند. او براساس کشف خود مسئله « مِه بانگ » را مخالف عقيده ي اديان مي داند و با حالت تمسخر، معتقد به آن را جهنمي مي داند. هم چنين براي اثبات صحت اين نظريه و علمي نبودن اعتقاد مسيحي، مقدم بودن اين واقعه بر وجود انجيل و دين را به ميان مي آورد.
مسئله ي « مِه بانگ » به عنوان تبيين چگونگي پيدايش جهان، يکي از چند فرضيه در اين باره است.(4) طبق اين فرضيه، جهان فعلي ما از ذره ي بسيار کوچک تر از کوچک ترين ذرات بنيادي به وجود آمده است. در آن لحظه، انفجاري به وجود آمده است که اين ذره و ديگر ذره هاي بنيادي به وجود آمدند و شروع کردند از مرکز آن دور شدن، که در نتيجه ي آن ميلياردها کهکشان و از جمله، کهکشان راه شيري به وجود آمد.(5)
در باره آن که اين فرضيه، مخالف عقيده ي ديني و اعتقادات اسلامي است، نظريات گوناگوني تاکنون عنوان شده است. برخي اين فرضيه را منطبق بر آيه اي از قرآن (6) مي دانند و به اين وسيله در صدد اثبات اعجاز قرآن هستند.(7) برخي ديگر با نگاهي ضد دين، اين فرضيه را خلاف آيات قرآن مي دانند و با استناد به دلايلي ناقص، سعي در اثبات علمي نبودن قرآن يا انکار خدا دارند.(8) البته اين نظريه در جاي خود به نقد کشيده شده و بطلانش اثبات شده است.(9)
اين تذکر لازم است که چنين فرضيه اي هنوز به صورت قطعي ثابت نشده است و وجود نظريات ديگر و مخالفت ها، شاهدي بر آن است که پيش تر هم اشاره شد. آن چه مسلم است فرضيه ي تجربيِ مه بانگ و فرضيات مشابه، بر فرض ثبوت مي تواند چگونگي خلقت را توجيه کند نه علت وجود را. چگونه مي شود با فرضيه اي تجربي در حوزه ي محسوسات، برهان هاي عقلي بر وجود خدا و علت العلل را نقض کرد؟
هر موجود داراي ماهيت و محدودي همچون ماده و هستي، ممکن الوجود است؛ يعني وجودي وابسته به علت دارد. اين علت است که بايد آن را از نسبت مساوي به وجود و عدم خارج کند و به او هستي دهد. اين علت همان گونه که براهين متعددي برايش ذکر شده واجب الوجود بالذات يا همان خداي متعال است.

پي‌نوشت‌ها:

1. Big Bang.
2. The Big Bang
3. The Other Woman
4. ر. ک: نقد دو مقاله ي « بيگ بنگ در قرآن » و « قرآن و پيدايش جهان، قضيه پديد آمدن کائنات از دود »، پايگاه اينترنتي پژوهشکده ي باقرالعلوم(ع).
5. ر. ک: پايگاه اينترنتي دانش نامه ي آزاد ويکي پديا، مدخل « مه يانگ ».
6. انبياء، آيه 30.
7. ر. ک: باضريس، ابتسام، قرآن کريم نظريه ي بيگ بنگ را تاييد مي کند، پايگاه اينترنتي تحليلي خبري عصر ايران، خبر شماره ي 52833.
8. ر. ک: « بيگ بنگ در قرآن » و « قرآن و پيدايش جهان قضيه ي پديد آمدن کائنات از دود »، پايگاه اينترنتي زنديق.
9. ر. ک: نقد دو مقاله ي « بيگ بنگ در قرآن » و « قرآن و پيدايش جهان، قضيه پديد آمدن کائنات از دود »، پايگاه اينترنتي پژوهشکده ي باقرالعلوم (ع).

منبع مقاله :
امين خندقي، جواد، (1391)،دين در سينما گزاره هاي اعتقادي،قم: ولاء منتظر(عج)، چاپ اول